محمد جواد اکبرين فقط ممنوع خروج شده است
سازمان:
عصر ديروز محمدجواد اكبرين روزنامهنگار اصلاح طلب كه يكي از روحانيون فعال در عرصه نوانديشي ديني نيز به شمار ميرفت، در تماس تلفني با نزديكان خود خبر داد كه با حكم دادگاه ويژه روحانيت بازداشت شده است.
به گزارش رسيده، وي در ساعت پنج بعد از ظهر ديروز در حالي كه براي ادامه دوره دكتراي خود عازم بيروت بود، در فرودگاه مهرآباد بازداشت شد. اين روزنامهنگار در زماني توسط نيروهاي امنيتي بازداشت شده كه حتي مهر خروج از گذرنامهاش درج شده و قصد سوار شدن به هواپيمايي به مقصد بيروت را داشته است.
گفتني است فردي كه اكبرين را دستگير كرده، كارت شناسايي نهاد رياستجمهوري را همراه داشته و در همين حال احضاريهاي را به آقاي محمدجواد اكبرين نشان داده كه از سوي دادگاه ويژه روحانيت صادر شده بود. ماموران بازداشت كننده وقتي كه با اعتراض اكبرين در خصوص محل و نحوه بازداشت خود مواجه شدهاند، پاسخ دادهاند كه چون آدرس منزل را نداشتند، احضاريه را به فرودگاه فرستادهاند!
بازداشت محمدجواد اكبرين، جديدترين مرحله از فشارهاي روزافزون بر منتقدان سياسي و فكري است كه در روزهاي اخير با بازداشت عمادالدين باقي و اعلام محكوميت سه دانشجوي بازداشتي دانشگاه اميركبير به زندانهاي دو تا سه سال، شدت بيشتري به خود گرفته است.
بازداشت اين روحاني اصلاح طلب در حالي است كه در روزهاي اخير عمادالدين باقي و چندي پيش هادي قابل نيز بازداشت شده بودند. اينها هر سه جزو فعال اصلاح طلب داراي صبغه و دانش حوزوي به شمار ميروند و با قرائت رسمي از دين و حكومت ديني كه از سوي دولت جديد به شدت تبليغ ميشود، مخالفت آشكاري دارند.
اين موضوع باعث شده كه برخي ناظران، بازداشت آنها را در راستاي منفعل كردن صاحبان قرائت نوانديشانه از دين و به حاشيه راندن آنان ارزيابي كنند؛ و يا آنچنان كه يك عضو جبهه مشاركت پيش از اين در خصوص علت بازداشت هادي قابل گفته بود: هدف آنها ترساندن طلاب جوان از فعاليت سياسي است.
اكبرين كيست و چه ميگويد؟
محمدجواد اكبرين، از شاخصترين افراد روحاني در جمع نسل جديد روزنامهنگاران اصلاح طلب ايران دانست. اين طلبه مازندراني، از معدود روحانيون جواني بود كه در سالهاي پس از دوم خرداد 76 هزينههاي جمع كردن بين روحاني بودن و نوانديش بودن را به جان خريد و با نام واقعي خود به قلم زدن در روزنامههاي اصلاح طلب آن سالها پرداخت.
او كه بعدها به خاطر نوشتههايش در روزنامه هاي نشاط و عصرآزادگان به حكم دادگاه ويژه روحانيت بازداشت و زنداني شد، در آن سالها با جمع كردن گروهي از طلاب جوان نوگرا، تشكلي تحت عنوان مجمع طلاب خط امام تشكيل داد كه در ارتباط بين فعالان اصلاح طلب با بدنه حوزههاي علميه تا حد ممكن موثر بود، اين گروه كه اكبرين تا امروز دبيركلي آن را برعهده دارد، در جمعآوري امضا از روحانيون براي حمايت از اصلاحات در بعضي مواقع كليدي بسيار موثر بود.
از جمله ديگر فعاليتهاي مجمع طلاب خط امام ميتوان به اعطاي لوح تقدير به حجت الاسلام انصاري راد، رئيس كميسيون اصل نود مجلس ششم؛ پي گيري وضعيت ناپديد شدن امام موسى صدر، حمايت از هاشم آقاجرى در زماني كه او به اعدام محكوم شده بود و همچنين شركت در تحصن نمايندگان مجلس ششم پس از وقوع ردصلاحيتهاي گسترده در انتخابات مجلس هفتم اشاره كرد.
محمدجواد اكبرين از چند سال پيش براي گذراندن تحصيلات تكميلي در دوره دكترا، به همراه خانواده خود به لبنان سفر كرد و در ماههاي گذشته نيز در حالي كه در آخرين مراحل تحصيلي خود بهسر ميبرد، براي مدتي به ايران آمده بود. اما او ديروز در حالي كه مهياي بازگشت به لبنان براي به پايان رساندن تحصيلات خود در دوره دكتري بود، در فرودگاه مهرآباد توسط ماموران بازداشت شد.
برخي منابع خبر دادهاند كه اکبرين در ارديبهشت ماه گذشته نيز از سوي دادگاه انقلاب براي اداي پارهاي توضيحات پيرامون کمپين يک ميليون امضا احضار شد و چهار جلسه مورد بازجويي قرار گرفت.
او در يكي از آخرين نوشتههايش كه در بهمن سال گذشته در سايت روز منتشر شد، به مقايسه انديشه ديني-سياسي امام خميني و مهندس بازرگان پرداخته بود و از اصلاح طلبان خواسته بود بين اين دو انتخاب كنند و مشخص كنند كه با يك دولت اسلامي (به روش 28 سال گذشته) ميخواهند به جامعه اسلامي برسند يا با يك دولت سكولار، آنچنان كه مهندس بازرگان ميگفت. وي در اين يادداشت از قول بازرگان در آخرين روزهاي عمر خطاب به سيد احمد خميني آورده بود: تفاوت من با پدر شما اين بود که من اسلام را براي ايران ميخواستم و او ايران را براي اسلام.
اين يادداشت اكبرين باعث شد كه چندي بعد نشريه ارگان جمعيت موتلفه، از احزاب محافظهكار، به شدت به وي حمله كند و او را از دين بيخبر، به دنبال اجراي بـرنامههاي غرب در لباس پيامبر و در تلاش براي اجراي نقشه آمريكا از بيروت بنامد. ارگان موتلفه همچنين به نوشتههاي اكبرين در زمان اعتصاب غذاي اكبر گنجي كه در دفاع از حقوق انساني وي نوشته شده بود، حمله كرده بود.
اكبرين در آن زمان نوشته بود: ما کشوري داريم که حاکمانش، آن را ام القراي جهان اسلام ميخوانند. کشوري که در آن، همه ساله خيابانها را به مناسبت جشن ميلاد امام علي (ع) چراغاني ميكنند؛ اما در عين حال، با ادعاي عدالت علوي بر خانهاي هجوم ميبرند كه صاحبش سالهاست به جرم نقد بي پرواي قدرت، در زندان به سرميبرد. به نام خدا حريمش را ميشكنند و به فرياد و اشك خانوادهاي كه جزهمان خدا پناهي ندارد پيروزمندانه ميخندند! و من در ذهن خستهام وصيت امام سجاد (ع) به فرزندش را مرور مي كنم که: فرزندم! بترس از آه كسي كه جز خدا پناه ودادرسي ندارد!
اين روزنامهنگار در جاي ديگري از مطلبي كه دو سال پيش در روز درباره گنجي نوشته بود، آورده بود: اينك در برابر چشم روحانياني كه نماد اسلام و تشيعاند و نيز در برابر نگاه جهانياني كه ربع قرن است شعارهاي عدالتجويي و آزاديخواهي جمهوري اسلامي را مي شنوند، يك فاجعه انساني در شرف وقوع است و من در حيرت از سخت جاني و بيغيرتي خودمان... كجاست مردي كه چون حرمت زن يهودي را درحريم حكومتش شكستند، از زنده ماندن خويش نيز شرمسار بود.
به نقل ازhttp://www.roozonline.com/archives/2007/10/post_4384.php
Publié le
Updated on
18.12.2017